- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلبرا شیفته ی قامت و بالای توام کشته ی غمزه ی مستانه ی شهلای توام
2 روز نوروز و همه خلق به خود مشغولند من مشتاق در اندیشه ی سودای توام
3 نکنم شیفتگی پس چه کنم معذورم نشنوم پند که در بند همه جای توام
4 این محال است که گر چند بکوشم بسیار صبر ممکن شود از روی دل آرای توام
5 از توام صبر محال است که مولای منی بر منت حکم روان است که لالای توم
6 فتنه ام بر دهن چون شکر شیرینت توتی آینه ی روی مصفای توام
7 همه در وصف لب چون شکرت می گویم خود تودانی که نزاری شکرخای توام