- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم بی روی تو مجبورم بی لعل تو مخمورم
2 بی چشم تو حیرانم بی زلف پریشانم خود گو چه بود درمان من خسته و رنجورم
3 در کعبه و بتخانه در مسجد و میخانه نبود به پریخانه جز روی تو منظورم
4 دنیا به چه می شاید عقبا به چه کار آید این درد و الم زاید آن از تو کند دورم
5 جان بی تو نیارامد دل خون دل آشامد کارم به چه انجامد از دیده بشد نورم
6 بس غصه [و] غم خوردم من شکوهٔ این دردم از دست تو می گردم لیکن چه کنم دورم
7 هم درد و الم باشد هم محنت و غم باشد این حشمت جم باشد آن شوکت فغفورم
8 ناسوده از این گلشن نی جان و نه دل نی تن لذت چه برد از من روزی که خورد گورم
9 آن یار بعید آمد از بخت سعید آمد از غیب نوید آمد من شبلی و منصورم