بدرگاه خواجه از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 236

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

بدرگاه خواجه شدم دی سوار

1 بدرگاه خواجه شدم دی سوار بدان تا ز دیدار او برخوردم

2 ز بهر عمارت بدان پیشگاه یکی تودة خاک آمد برم

3 دو سه توبره کاه در پیش او که شایستی ار بودی آن بر سرم

4 به لفظی که دانند آنرا خران همی گفت در زیر لب استرم

5 چه بودی گر این خاک من بودمی من آن بخت نیک از کجا آوردم

6 از این خاکم اندر دهان آمد آب سزد گر دگر خاک را نسپرم

7 از این پس تو بر خاک ره می نشین که آن بهتر از لاشۀ لاغرم

8 که هم آب و هم کاه دارد ببر من از دور باد هوا می خورم

9 برو خواجه را از زبانم بگوی که ای چشمۀ جود و کان کرم

10 مرا نیز از کاه پر کن شکم که آخر نه از خاک ره کمترم

11 رسولم ز استر بنزدیک تو ادا کردم و دردسر می برم

عکس نوشته
کامنت
comment