- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به چشمانت که تا رفتی، به چشمم بیخور و خوابم به ابرویت که من پیوسته چون زلف تو در تابم
2 به جان عاشقان، یعنی لبت کامد به لب جانم به خاک پای تو یعنی، سرم کز سرگذشت آبم
3 به خاک کعبه کویت، به حق حلقه مویت که ممکن نیست کز روی تو هرگز روی بر تابم
4 به عناب شکر بارت، کزان لب شربتی سازم که خود شربت نمیریزد، به غیر از قند و عنابم
5 به صبح عاشقان یعنی، رخت کز مهر رخسارت نه روز آرام میگیرم، نه میآید به شب خوابم
6 به دیدارت که تا بینم جمال کعبه رویت محال است اینکه هرگز سر فرود آید به محرابم
7 به جانت کز قفس سلمان بجان آمد درین بندم که یابم فرصت بیرون شد، اما در نمییابم