-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا دایم خیالت در ضمیر است مرا از روی خوبت ناگزیر است
2 نیامد جز خیالت در دو چشمم از آن رو کاو به غایت بی نظیر است
3 مرا صبر از رخت دانی چه باشد چنان صبری که طفلان را ز شیر است
4 به بستان ملاحت سرو بسیار ولیکن قد او بس دلپذیر است
5 دل و جان خواستم کردن نثارش دگر گفتم متاعی بس حقیر است
6 مرا با رویش از جنّت فراغست مرا با او مغیلان چون حریر است
7 صبا سوی من رنجور هجران ز مصر آمد مگر بوی بشیر است
8 جوانی در هوایش رفت بر باد هزارم درد دل از چرخ پیر است
9 بتا عمریست تا جان جهانی به دام زلف دلبندت اسیر است