سعیدا

سعیدا

سعیدا
سعیدا

ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب از سعیدا غزل 156

غزل 156 ام از 764 غزلیات

ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست

1 ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست از چشم زخم دام چه دل ها کباب نیست

2 بی فکر نیست صوفی پشمینه پوش ما آیینه در لباس نمد بی حساب نیست

3 کی می رسد خیال به دامان وصل او گل نی ستاره نیست مه و آفتاب نیست

4 ره در حریم باده پرستان نمی دهند آن دل که در محبت جانان کباب نیست

5 یک کاسه ای که بر کف دریا نهاده اند ای تشنگان روید که غیر از حباب نیست

6 در کوی التفات نخوانند دلبرش آن دلبری که در بر دل بی حجاب نیست

7 از جا مرو ز یأس سعیدا که مهوشان خواهند زد به تیر نگه اضطراب نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست

شاعر شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست سعیدا می باشد.

شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست چیست ؟

قالب شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست غزل است

مضمون اصلی شعر ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر