1 ترسم ما را ستارگان چشم کنند تا زود رسد ز دور در وصل گزند
2 خواهی تو که روز ناید ای سرو بلند زلف سیه دراز در شب پیوند
1 خردم نمود گردش چرخ چو آسیا واکنون به خون دیده به سر شد همی مرا
2 از درد و رنج فرقت جانان شدم چنانک باد هوا نیم من و شد باد من هوا
1 با ما ثقت الملک هم آوازی نیست کس را با بخت هیچ دمسازی نیست
2 ای دشمن ملک آنچه تو آغازی نیست با دولت طاهر علی بازی نیست
1 بخاست از دل و از دیده من آتش و آب که دید سوخته و غرقه جز من اینت عجاب
2 از آتش دل و از آب دیده در دل و چشم همی نیاید فکرت همی نگنجد خواب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به