1 از زلفِ شکن بر شکنت میترسم وز نرگسِ مستِ پرفنت میترسم
2 من میخواهم که راه گیرم در پیش از غمزهٔ چشمِ رهزنت میترسم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای برده به آبروی آبم وز نرگس نیم خواب خوابم
2 تا روی چو ماه تو بدیدم افتاده چو ماهیی ز آبم
1 پس مبارک گفت احمد شاه را کرد آن خورشید روشن ماه را
2 هر دو همچون ماه و خور تابان شدند همچو انجم دیگران پنهان شدند
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **