- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نسیم صبحدم ز آنجا که لطف تست خیز رنجه شو بگذر بدر گاه شه گردون سریر
2 تاج ملک و دین علی کز بدو فطرت آمدست همدمش بخت جوان و رهنمایش رأی پیر
3 خسرو جمشید فر شاهی که از آغاز کار دادش ایزد هر چه آید در تصور جز نظیر
4 گو منم آن کز بلندی در مدیحت شعر من بر بیاض مه بمشک سوده بنوشته است تیر
5 نام نیکت چون ز شعری بگذرانیدم بشعر چون روا داری که فکرم وقف باشد بر شعیر
6 چون نیم در بند افزونی طلب کردن ولیک رأی شه دادند که باشد از کفافی نا گزیر
7 چون ترا بر هر چه خواهی داد ایزد دسترس پایمردی کن بلطف ابن یمین را دست گیر