1 من مهستیام بر همه خوبان شده طاق مشهور به حسن در خراسان و عراق
2 ای پور خطیب گنجه از بهر خدا مگذار چنین بسوزم از درد فراق
1 هر گه که به زلف عنبر تر سایی بیمست کزو تازه شود ترسایی
2 تو پای ز همت چرخ برتر سایی چون است که نزد بنده با ترس آیی
1 کردی به سخن پریرم از هجر آزاد بر وعدهٔ بوسه دی دلم کردی شاد
2 گر ز آنچه پریر گفتهای ناری یاد باری سخنان دینه بر یادت باد
1 ما را سر ناز دلبران نیست کنون آن رفت و گذشت و دل بر آن نیست کنون
2 آن حسن و طراوت که دل و دلبر داشت دل نیست بر آن و دلبر آن نیست کنون