فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

از بناگوش تو هر شب گله از فروغی بسطامی غزل 184

غزل 184 ام از 549 غزلیات

از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد

1 از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد شب خود را به همین شیوه سحر خواهم کرد

2 مو به مو بندهٔ آن زلف سیه خواهم شد سال ها خواجگی دور قمر خواهم کرد

3 با خم ابروی او نرد هوس خواهم باخت پیش شمشیر بلا سینه سپر خواهم کرد

4 گندم خال وی از جنت او خواهم چید من هم از روی صفا کار پدر خواهم کرد

5 زان لب تنگ شکربار سخن خواهم گفت همهٔ شهر پر از تنگ شکر خواهم کرد

6 هم ز خاک در او سوی سفر خواهم رفت هم لب خشک به آب مژه تر خواهم کرد

7 خون دل در غم یاقوت لبش خواهم ریخت دیده را غرقه به خون‌آب جگر خواهم کرد

8 آخر از دست غمش چاک به دل خواهم زد عاقبت از ستمش خاک به سر خواهم کرد

9 دل به زنار سر زلف بتان خواهم بست خویشتن را به ره کفر سمر خواهم کرد

10 نعره خواهم زد و در دشت جنون خواهم تاخت شعله خواهم شد و در سنگ اثر خواهم کرد

11 گر فروغی رخ او بار دیگر خواهم برد کی به جز دادن جان کار دگر خواهم کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد

شاعر شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد فروغی بسطامی می باشد.

شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد چیست ؟

قالب شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد غزل است

مضمون اصلی شعر از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر