- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سیاهی را، به اشک از دیدهٔ خود کام می شوبم رخش را کعبه دانم، جامهٔ احرام می شویم
2 به خون توبه، زهد خشک، آلوده ست دامان را ردای خانقاهی در می گلفام می شویم
3 نیاز دل، غرور ناز او را سرگران دارد نگاه از چشم می دزدم، ز لب پیغام می شویم