- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گیرم بعجز دامنت و جان سپارمت شاید که گامی از پی نعش خود آرمت
2 گر کشته رشکم، امشب از آن کو نمی روم کز دل نیایدم برقیبان گذارمت
3 هر حرف گفتمت، ز رقیبان شنفتم آه؛ نامحرمی و، محرم خود میشمارمت!
4 تیغم زنی و، دم نزنم؛ آه چون کنم؟! دانم که دشمن منی و دوست دارمت!
5 آذر ز حیله یار بدل بردن آمده است امشب بپاسبانی دل می گمارمت