- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دست غم یار دلارام بماندم هشیارترین مرغم و در دام بماندم
2 بردم ندب عشق ز خوبان جهان من از دست دل ساده سرانجام بماندم
3 یک گام به کام دل خودکامه نهادم سرگشته همه عمر در آن گام بماندم
4 آتش زدم اندر دل تا جمله بسوزد دلسوخته شد آخر و من خام بماندم
5 بر بام طمع رفتم تا وصل ببینم بشکست قضا پایم و بر بام بماندم
6 یاران همه رفتند ز ایام حوادث افسوس که من در گو ایام بماندم