-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز مهر روی تو هر شب کنم نظاره صبح نهم سرشک فشان چشم بر ستاره صبح
2 زند به صدق چو من دم ز مهر خورشیدی وگرنه چیست گریبان پاره پاره صبح
3 سواد طره شبرنگ گرد عارض تو سیاهی شب تیره است بر کناره صبح
4 چنان بلند شد آهنگ ما که نشناسند که این نفیر شب ماست یا نقاره صبح
5 علی الصباح به روی توام فتاد نظر صباح من همه شد خیر از استخاره صبح
6 ز صبح دم چه زنم با صفای طلعت تو نداشت کس شب تاریک در شماره صبح
7 ز بس که وجه شبه روشن است از اهل سخن خوش است در صفت رویت استعاره صبح
8 طلوع اگر نکند زهره از افق جامی بس است گوهر نظم تو گوشواره صبح