- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بعد از این خدمت آن سرو روان خواهم کرد خدمتش از دل و جان در دو جهان خواهم کرد
2 پای بر تخت جم و افسر کی خواهم زد سر فدا در قدم پیر مغان خواهم کرد
3 گرد هر گوشه ویرانه به جان خواهم گشت کنج دل مخزن هر گنج نهان خواهم کرد
4 بی رخ دوست دگر خون جگر خواهم خورد دیده را ساغر و پیمانه آن خواهم کرد
5 سالها در ره عشق تو قدم خواهم زد عمرها نام تو را ورد زبان خواهم کرد
6 مهر روی تو همه جای به دل خواهم داد غم عشق تو دگر مونس جان خواهم کرد
7 وحدتا گفت تو را از بر خود خواهم راند گفتمش خون دل از دیده روان خواهم کرد