سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

در رکابت می‌دوم تا گوی از سلمان ساوجی غزل 295

غزل 295 ام از 897 غزلیات

در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم

1 در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم از برایت می‌کشم خود را که قربانت شوم

2 بر سر راهت چو خاک افتاده‌ام یکره بران بر سر ما تا غبار نعل یکرانت شوم

3 آخر ای ماه جهان تابم چه کم گردد ز تو گر شبی پروانه شمع شبستانت شوم

4 گر کنی قصد سر من نیستم بر سر سخن گردن طاعت نهم محکوم فرمانت شوم

5 ای سهی سرو خرامان سایه‌ای بر من فکن تا فدای سایه سرو خرامانت شوم

6 در سرم سودای زلف توست و می‌دانم که من عاقبت هم در سر زلف پریشانت شوم

7 در مسلمانی روا باشد که خود یکبارگی من خراب چشم مست نامسلمانت شوم

8 گفتمش تو جان من شو گفت سلمان رو بگو ترک جان وانگه بیا تا جان و جانانت شوم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم

شاعر شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم چه کسی است ؟

شاعر شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم سلمان ساوجی می باشد.

شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم چیست ؟

قالب شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم غزل است

مضمون اصلی شعر در رکابت می‌دوم تا گوی چوگانت شوم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر