-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگه به یادش از جگر افغان برآورم آتش ز جان گبر و مسلمان برآورم
2 چون سر کنم فسانهٔ شب های هجر را آه از نهاد مرغ سحرخوان برآورم
3 از آستین برآرم اگر شمع داغ را صد محشر، از مزار شهیدان برآورم
4 گویم اگر زکعبه ی کوی اش حکایتی از سومنات، پیر صنم خوان برآورم
5 خورشید را اگر نکند دیده خیرگی داغ تو را ز پردهٔ پنهان بر آورم
6 آگه نه ای اگر تو ز حال درون من دل را بگو، ز چاک گریبان برآورم
7 ساقی به همّت کف دریا نوال تو از موج خیز هر مژه طوفان برآورم
8 از خامشی، گشوده نشد قفل دل مرا شد وقت آنکه از جگر افغان بر آورم
9 چون سر کنم حدیث لب لعل یار را گرد از نهاد چشمهٔ حیوان بر آورم
10 سر کن حزین ترانه، که صد عندلیب را از تنگنای بیضه غزل خوان برآورم