دست و پایی میزنم در راه از اسیری لاهیجی غزل 312

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

دست و پایی میزنم در راه عشق

1 دست و پایی میزنم در راه عشق تا مگر روزی شوم آگاه عشق

2 چون کواکب بی سر و پا گشته ام تا شوم یکدم قرین ماه عشق

3 دامن معشوق می آرد بکف هرکه باشد لازم درگاه عشق

4 از خرد بیگانه شو وز خویشتن تا شوی از محرمان شاه عشق

5 زنده گشتم از حیات جاودان چون شدم کشته بلشکرگاه عشق

6 فارغم از فکر زاد و راهزن در سفر تا گشته ام همراه عشق

7 ای اسیری چون زمین می باش پست تازنی برآسمان خرگاه عشق

عکس نوشته
کامنت
comment