حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

بی تو خونابه به از حکیم نزاری قهستانی غزل 840

غزل 840 ام از 1607 غزلیات

بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم

1 بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم مرغ و ماهی همه شب خفته و من بیدارم

2 روزگاریست که بی مدّعیان می خواهم که شبی بر سرِ کویِ تو به پایان آرم

3 بی تو فردوس نمی خواهم و طوبا و قصور از بهشتی که نه آن با تو بود بیزارم

4 گر به چشمان سیاه اند حواری مشهور پس من این جا هم از آن چشم حواری دارم

5 طوبی از رشک شود زرد بدان سرسبزی که برآید به چمن شاهدِ خوش رفتارم

6 ور میسّر شودم باز شبِ قدرِ وصال لب نهم بر لب جانانه و جان بسپارم

7 بیش ازین نیست دگر طاقتِ هجرانِ تو ام چند ازین بار کشم صبر نماند این بارم

8 هرچه از حادثۀ یار برون آید دل دگر آهنگِ فضولی نکند پندارم

9 باز ناگاه کند تازه گلی درآبم که از آن گل نتوانم که دگر سر خارم

10 آفت ِ جان نزاری دلِ محنت کشِ اوست وین همه با دلِ او ساختن از ناچارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم

شاعر شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم چه کسی است ؟

شاعر شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم چیست ؟

قالب شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم غزل است

مضمون اصلی شعر بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر