- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طیبتی می کنم معاذالله از پی خرمی مجلس شاه
2 شاعر آری چنین بود گستاخ که بگوید سخن به نظم فراخ
3 چون از آن مجلس بهشت آیین دورم افکند روزگار چنین
4 من دگر چاره ای ندانم کرد دل ازین نوع خوش توانم کرد
5 تا فلک را همی مدار بود خاک را اندرو قرار بود
6 دولت شاه باد پاینده نعمتش هر زمان فزاینده
7 مرکب جاه زیر رانش باد جان دشمن فدای جانش باد
8 روزگارش شده مسخر باد دولتش بنده باد و چاکر باد
9 باد سلطان و پادشاه زمن از لقایش به دیدگان روشن
10 تا به دل در نشاط و شادی باشد دولت و ملک شیرزادی باد