🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
مجد همگر

مجد همگر

مجد همگر
مجد همگر

من هجاء چون کنم مطرزک را از مجد همگر قطعه‌ 112

قطعه‌ 112 ام از 852 قطعات

من هجاء چون کنم مطرزک را

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45

1 من هجاء چون کنم مطرزک را که هجاء کردن است کژ خوانی

2 علت آینه که می گویند دورقی داندی و شروانی

3 من نگویم که نیستش دانش کآن طریقی بود ز نادانی

4 عاقل انکار حس چگونه کند خور نگردد به میغ ظلمانی

5 آنچه من دیده ام ز سیرت او نه ز مهداری و هجاخوانی

6 بی تکلف بگویم و نکنم سخن آرائی و سخندانی

7 کافه خلق راست او بدخواه خویش و بیگانه قاضی و دانی

8 آنچه او از زبان شوم کند نکند صد خدنگ ماکانی

9 قصد و غمز و نفاق و خبث کند سر به سر منطقی و برهانی

10 وز تکبر چو سر بگرداند آید اندر کلام نفسانی

11 گر کسی استراق سمع کند بشنود صد فسون شیطانی

12 به ظرافت چو گه خورد حاشا وآرد آن خنده زمستانی

13 زیر هر خنده ای چو زهر بود صد هلاهل ز حقد پنهانی

14 وز اباطیل پیچ پیچ چو کاف قاف را بشکند به پیشانی

15 مردکی کوهی شبانکاره بغتتاً چون شود خراسانی

16 لاجرم زین نمط بود فن او که همی بینی و همی خوانی

17 کوه پرورده پلنگ نهاد دور از آئین و رسم انسانی

18 تازی اش هست و پارسی گه گاه می درآید به صد پریشانی

19 چشم شوخش ندیده در همه عمر حشمت و نعمت و تن آسانی

20 شره و حرص جاه و مالش داد چشم پوشیدگی و عریانی

21 عورت خویش را نمی بیند از غرور و نشاط شهوانی

22 شرم بادش ز نور و شمس و عبید وز کمال و عماد زاکانی

23 شمس کیشی ز جور آن بدکیش اشک دارد چو در عمانی

24 در براق کمال او نرسد صد از آن ژاژ خای کهدانی

25 کیست عبداله ابی سلول حاسد اختصاص سلمانی

26 علم باقی همی فروشد شیخ به حطام مزخرف فانی

27 نخورد بر زمال و جاه چنین گو شود فیلسوف یونانی

28 خانه ای کش بنا ز ظلم بود زود روی آورد به ویرانی

29 گر توئی اهل علم و فتوی و درس ... انی

30 نه که علم از تو سفله بیزار است هم بدین شیوه هستی ارزانی

31 نی نی از فتنه جوئی و شر و شور وز هوس های شغل دیوانی

32 دردهد تن به ننگ سرهنگی خوش کند دل به عار دربانی

33 با چنین سیرتی که می بینی با چنین خصلتی که می دانی

34 اگر او عالم و مسلمان است وای بر علم و بر مسلمانی

35 بد شدم من ز صحبت بد او نیک گفت آن حکیم روحانی

36 که نکوکار بد شود ز بدان خاصه چون جور بیند از جانی

37 به جوانی ز هجو و غیبت و خبث توبتم داد لطف رحمانی

38 کرد هیچی مرا بدین سر زال این شغاد لعین دستانی

39 توبه من شکست و بشکندش گردن از قهر عدل یزدانی

40 از همه گفته ها پشیمانم گرچه کردم بسی درافشانی

41 وندر این قطعه از چنین گفتار کافرم گر برم پشیمانی

42 یارب از غیب رحمتی بفرست بهتر از ابرهای نیسانی

43 سقطه نخجوانیش نو کن تا جهان را ز فتنه برهانی

44 بر چنین دیو و دد دریغ دریغ نظر لطف آصف ثانی

45 نفس دیو مردمان مرساد در چنین سیرت سلیمانی

مجد همگر از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر من هجاء چون کنم مطرزک را قطعه‌ 112 ام از 852 قطعات در دیوان اشعار مجد همگر می باشد
شعر قالب : قطعه‌ سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر من هجاء چون کنم مطرزک را

شاعر شعر من هجاء چون کنم مطرزک را چه کسی است ؟

شاعر شعر من هجاء چون کنم مطرزک را مجد همگر می باشد.

شعر من هجاء چون کنم مطرزک را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر من هجاء چون کنم مطرزک را چیست ؟

قالب شعر من هجاء چون کنم مطرزک را قطعه‌ است

سبک شعر من هجاء چون کنم مطرزک را چیست ؟

سبک شعر من هجاء چون کنم مطرزک را سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر من هجاء چون کنم مطرزک را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
مجد همگر

من هجاء چون کنم مطرزک را از مجد همگر قطعه‌ 112

قطعه‌ 112 ام از 852 قطعات
بنر