روشن از سوز درون امشب از جویای تبریزی غزل 830

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

روشن از سوز درون امشب چراغت می کنم

1 روشن از سوز درون امشب چراغت می کنم از گل داغ ای دل افسرده باغت می کنم

2 آرمیدی ای دل بی مهر با آسودگی می کنم باز آشنای درد و داغت می کنم

3 غیر سوز درد ای داغ جگر افسرده ای روغن از خون دل امشب در چراغت می کنم

4 آخر ای بی مهر بر بی تابیم سوزد دلت می طپم در خون دل چندان که داغت می کنم

عکس نوشته
کامنت
comment