جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

نونهالم را ز بس بگذاشت از جویای تبریزی غزل 702

غزل 702 ام از 1266 غزلیات

نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار

1 نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار عکس در آیینه چون در چشمه باشد بیقرار

2 از بر خود افکند در سینه کندنها برون هست از نامی من عاصی نگین را بسکه عار

3 سخت رنگین می نماید جلوهٔ موج هوا یا زمستی بال افشان گشته طاؤس بهار

4 هر که بر درگاه دولت مانع سایل گماشت چو بداری بهر خود آماده کرد از چوب دار

5 در برم دل داغ خوبیهای بیش از حد اوست در نمی آید میانش از نزاکت در کنار

6 سوی خلق اندازد آخر از نظرها مرد را آبرو ریزد ز چین جبهه اش چون آبشار

7 از خمار باده جویا بسکه امشب خشک ماند هر لب من کار دندان می کند مقراض وار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار

شاعر شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار چه کسی است ؟

شاعر شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار جویای تبریزی می باشد.

شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار چیست ؟

قالب شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار غزل است

مضمون اصلی شعر نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر