1 تا چند جفای این غم آباد کشم و آزار ز هر بنده و آزاد کشم
2 گوئی شدم آفریده تا مدت عمر از هر که شد آفریده بیداد کشم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بر من زمانه کرد هنرها همه وبال وز غم بریخت خون جوانیم چرخ زال
2 در تنگنای حلقه این اژدهای پیر شد چون لعاب افعی در حلق من زلال
1 تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست
2 تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست
1 تالعل تو سنگبار باشد بس دیده که اشکبار باشد
2 در بحر غم تو هر که افتد در آرزوی کنار باشد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به