کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

از لیش هر گه که خواهم کام از کمال خجندی غزل 313

غزل 313 ام از 1252 غزلیات

از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد

1 از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد اگر نه مطفل است و خورد بازی چرا کام دهد

2 ساحری بنگر که چون نقلی بخواهم زان دهان بسته بنماید ز لب وز غمزه بادامم دهد

3 گویدم یک روز سیمین ساعدم بینی بدست از انتظارم سوخت تا کی وعده خامم دهد

4 مستنی خواهم که هشیاری نباشد هر گزش ساقئی کر تا به یاد لعل او جامم دهد

5 قاصد آنم که جان افشانمش از هر طرف قاصدی گر زآن طرف آید که پیغامم دهد

6 در بهای خاک پایش نیستم نقدی دریغ کو فریدون تا دوصد گنج گهر وامم دهد

7 خلق گویند از سخن مشهور عالم شد کمال معنی خاص است و بس کو شهرت عامم دهد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد

شاعر شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد چه کسی است ؟

شاعر شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد کمال خجندی می باشد.

شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد چیست ؟

قالب شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد غزل است

مضمون اصلی شعر از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر