- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می کنم در سینه پنهان آه درد آلود را آتش ما در گره چون لاله دارد دود را
2 رونداده حسن شوخش خط مشک اندود را با وجود آنکه لازم دارد آتش دود را
3 برگ برگ غنچه با صد ترزبانی گفته است واشدن باشد ز پی دلهای خون آلود را
4 می توان در عاشقی دیدن عیار مرد کار سوختن عیب و هنر ظاهر نماید عود را
5 اختیاری نیست گل را در زر افشاندن به خاک کی پریشانی تواند گشت مانع جود را
6 تشنهٔ جام می ام ساقی مگر لطفت کند سایه افکن بر سرم آن اختر مسعود را
7 یا علی گو تا ز فیض نام او یابد ز غیب این غزل جویا خطاب عاقبت محمود را