- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بآرزوی تو در خاک می روم، در خاک بجست و جوی تو از خاک برجهم چالاک
2 جهان بگشتم و آفاق را سفر کردم ندیده ام بجمال تو از سمک بسماک
3 اگر دمی نظری جانب من اندازی گذر کنم بزمانی ز انجم و افلاک
4 بحال خود نظری کن، که جان جانهایی تویی خلاصه تقدیر و زبده لولاک
5 چسان لطیف و ظریفی، که از لطافت و حسن قدم بکلبه احزان من نهی، حاشاک!
6 تو روح پاکی، اگر حرص و آز بگذاری بجان پاک تو سوگند می خورم زر پاک
7 جهان پرست ز نور خدای عز و جل ولیک دیده اعمش نمی کند ادراک
8 تو شاه عشقی، اگر خویشتن نگه داری که گفته اند که: «الله وال من والاک »
9 بقاسمی نظری کن، که نیک حیرانست «اله ارض و سمائی و لا اله سواک »