1 اول بودت برم گذر مسکن هم دست از دستم کشی کنون دامن هم
2 من نیز بر آن سرم که گیرم سر خویش با من تو چنان نهای که بودی من هم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 یک لحظه کسی که با تو دمساز آید یا با تو دمی همدم و همراز آید
2 از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند هرگز نرود وگر رود باز آید
1 حرف غمت از دهان ما جست یا آتشی از زبان ما جست
2 رو جانب دام یا قفس کرد هر مرغ کز آشیان ما جست
1 با من ار هم آشیان میداشت ما را در قفس کی شکایت داشتم از تنگی جا در قفس
2 عندلیبم آخر ای صیاد خود گو، کی رواست زاغ در باغ و زغن در گلشن و ما در قفس
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به