هردم از عشقت دلم خون از جهان ملک خاتون غزل 679

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

هردم از عشقت دلم خون می شود

1 هردم از عشقت دلم خون می شود خون دل از دیده بیرون می شود

2 روی من چون کهربا گشت از غمت وز سرشکم باز گلگون می شود

3 گرچه یادم بر دلت کمتر بود مهر تو بر جانم افزون می شود

4 از وصالت چون الف بودم کنون در فراقت پشت من نون می شود

5 گرچه با ما داشتی میلی چه سود هر زمان طبعت دگرگون می شود

6 ای دل از دلبر مبین این جورها این همه از بخت وارون می شود

7 جان و دل در کار عشقت کرده ام تا ببینیم عاقبت چون می شود

8 دلبر سنگین دل از ما فارغست گر جهانی را جگر خون می شود

عکس نوشته
کامنت
comment