1 ایکه از خمخانه فطرت بجامم ریختی ز آتش صهبای من بگداز مینای مرا
2 عشق را سرمایه ساز از گرمی فریاد من شعلهٔ بیباک گردان خاک سینای مرا
3 چون بمیرم از غبار من چراغ لاله ساز تازه کن داغ مرا سوزان بصحرای مرا
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آنچنان قطع اخوت کرده اند بر وطن تعمیر ملت کرده اند
2 تا وطن را شمع محفل ساختند نوع انسان را قبائل ساختند
1 خدمت و محنت شعار اشتر است صبر و استقلال کار اشتر است
2 گام او در راه کم غوغا ستی کاروان را زورق صحرا ستی
1 بیا با شاهد فطرت نظر باز چرا در گوشهٔ خلوت گزینی
2 ترا حق داد چشم پاک بینی که از نورش نگاهی آفرینی
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **