- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نیستی زمانه به جنگ و نبرد خلق پیوسته با زمانه کجا در نبردمی
2 ور آسیای چرخ بر غمم نگرددی در جوی آسیا متوطن نگردمی
3 آب مراد زیر پل کس نمیرود ورنه قفا ز ورطهٔ طوفان نخوردمی
4 با من غم خرابی عالم به کلبهای کی جفت گرددی اگر آزاد و فردمی
5 نفسی که گر بدان دگری مبتلا شدی من در خلاص او به مثل حمله بردمی
6 یا در مدد چو مهره میان بندمی به مهر یا گوییا که حادثه را ناگزردمی
7 یا کعبتین جانب خود باز مالمی یا خود بساط حاصل خود در نوردمی
8 بر هر که عرضه داشتم از من کرانه کرد گویی که صورت غم و تیمار و دردمی
9 از خواجگان شهر چو یاری نیافتم گر خواجه شهریار نبودی چه کردمی
10 آزاد کیست حلیهٔ مردان و ای دریغ آن دستگاه کو که من آزاد مردمی