-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر سر طلبی بر درت آریم به دیده چون اشک همه جانب کوی تو دیده
2 بگشای به ابروی سیه چشم که بینی از بارب ما دود به محراب رسیده
3 زاهد چه عجب بی لبش ار کام تو تلخست کامیست ز حلوای محبت نچشیده
4 در صحبت صاحب نظران بار ندارد صاحب هوس بار ملامت نکشیده
5 دیدی رخ یوسف ز چه بر حرف زلیخا انگشت نه دم بدم ای دست بریده
6 تو گوش نهادستی و ما دیده به دیدار از دیده بسی فرق بود تا بشنیده
7 با دیده تو سود کمال آن کف پا را چندانکه شدش رو به کف پای تو دیده