گر ز مردان صاحب از حکیم نزاری قهستانی غزل 1260

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

گر ز مردان صاحب درد باشی

1 گر ز مردان صاحب درد باشی در مردی زنی گر مرد باشی

2 تو را با نفس پروردن بود کار همان باشد که بت پرورد باشی

3 برو چون قطب ساکن باش و بر جای نه خورشیدی که عالم گرد باشی

4 بساط راه می باید شد این جا تو هم چون کعبتین نرد باشی

5 گرت در آتش دوزخ بسوزند بدین افسردگی هم سرد باشی

6 ببینی ای برادر صد قیامت اگر یک شب چو ما در درد باشی

7 اگر گویی قیامت نیست اینجا خلل در اعتقاد آورد باشی

8 بیامرزد خدایت حاش لله گر از خود عاشقی ناورده باشی

9 نزاری با تو روی آن گه کند دوست که از خود پشت بر خود کرده باشی

عکس نوشته
کامنت
comment