1 گر عاشقی انده کش هجران می باش با درد در انتظار درمان می باش
2 خون می خورو همچو غنچه در دل می دار جان می ده و همچو شمع خندان می باش
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چشم تر کن به فراق من مسکین ای ماه که جهان را ز سرشکم بلغ السیل ز ماه
2 به وداع من بیچاره برنجان قدمی که فدای قدمت باد دلم بی اکراه
1 چنین شنیدم از آیندگان فصل بهار که کاروان صبا می رسد ز حد تتار
2 با باغ مژده رسانید دوش پیک سحر که می رسد دو سه اسبه سپاه فصل بهار
1 نه چو رخت ماه سخنگو بود نه چو قدت سرو سمن بو بود
2 سرو بنا از بر چشمم مرو سرو همان به که بر جو بود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **