1 گر عشق تو بر من آورد رنج بسر در حشر ز خون من نپرسد داور
2 آری بحساب خون خویش ، ای دلبر با تو سخن و ره نبود در محشر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای شاه ، جهان زود بکام تو شود دینار و درم زود بنام تو شود
2 آزاده بسی زود غلام تو شود دین تو سن دهر زود رام تو شود
1 سوسن و سنبل نمود از زلف و عارض یار من سنبلی بس با بلا و سوسنی بس با فتن
2 سوسن از سیم پلید و سنبل از مشک سیاه در پلیدی صد ملاحت ، در سیاهی صدشکن
1 همایون جشن عید و ماه آذر خجسته باد بر شاه مظفر
2 امیر انشاه بن قاورد جغری جمال دین و دین را پشت و یاور
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به