- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر هیچ شریفتر ز می بودی آن چیز حرامتر ز وی بودی
2 آمیخته با خبیث شد گر نه مشهور جان خبث کی بودی
3 گر نفسِ خبیث را بدانندی مخصوص چرا به خبث می بودی
4 از بدوِ وجود سیر کردی گر در راهِ عدم نشانِ پی بودی
5 گر هیچ به طمطراقِ عقل استی پس نطعِ سمای عشق طی بودی
6 با عشق نشست و خاست کردی عقل گر رجعتِ او به اصلِ شی بودی
7 در ظلّ ِ لوایِ عشق بنشستی با مردِ محبّت ار لوی بودی
8 مجنون در و دشت و کوه نگرفتی گر هیچ رهش به سویِ حی بودی