گر دوست غم دوست بخوردی از سید حسن غزنوی غزل 71

سید حسن غزنوی

آثار سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی

گر دوست غم دوست بخوردی سره بودی

1 گر دوست غم دوست بخوردی سره بودی ور دشمنییی نیز نکردی سره بودی

2 خاریست مرا در دل و دیده ز فراقش تریاق چنین خاری وردی سره بودی

3 با درد بود عاشقی مردم اگر هم جستی ز کف عشق بدردی سره بودی

4 زین روح که بی گرد نمی خیزد ازو هیچ کز عشق برآوردی گردی سره بودی

5 دل عشق به جان جست ولیک ار نشدی زان عاجز چو زنی آنگه مردی سره بودی

عکس نوشته
کامنت
comment