1 گر روی تو را چو آینه بتوان دید زو صورت جان هر آینه بتوان دید
2 در آینه عارضت از جان لطیف جان را به نظر معاینه بتوان دید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای تو به جاه خسرو صاحب نشان شده در ملک شاه خسرو و صاحب قران شده
2 ای آفتاب سایه فکن کز ظهور تست در سایه تو ذره صفت خور نهان شده
1 این چه ننگ است که بر روی چو ماه آوردی وین چه رنگ است که از خط سیاه آوردی
2 دیرگه بود که از مشک رخت خالی داشت لیکن این عنبر گلپوش به گاه آوردی
1 آخر شبی ز لطف سلامی به ما فرست روزی به دست باد پیامی به ما فرست
2 در تشنگی وصل تو جانم به لب رسید از لعل آب دار تو جامی به ما فرست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به