- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر تو تازه کنی با من آشنایی را بر افکنی ز جهان رسم بی وفایی را
2 ز راه مرحمت آن دم که از وفا گویی بسوز همچو دلم برقع جدایی را
3 اگر چراغ نباشد شبِ وصال چه غم زشمعِ چهره برافروز روشنایی را
4 بیار ای بت ساقی می مغانه که من ز سر به در کنم این خرقة ریایی را
5 ملامتم مکن ای پارسا که در رهِ عشق به نیم جرعه فروشند پارسایی را
6 به خوانِ وصل تو هر کو نواله ای دارد به ملک جم ندهد ملکت گدایی را