-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بدانی چه در قنینه ی توست جام جم ساغر کمینه ی توست
2 در گلیم حکیم عشق گریز که همه جزو و کل دفینه ی توست
3 با تو هم بسترست فرعونت غلطم در درون سینه ی توست
4 گر تو مجموع نقد خود باشی بحر و کان هر دو در خزینه ی توست
5 آب سیل قضای امروزی تا به زانوی عقل دینه ی توست
6 عاریت نیست عشق من چه کنم چون توان گفت در رهینه ی توست
7 دل غلط می کنم که گر سنگ است پیش جام تو آبگینه ی توست
8 سینه چون جام کن نزاری صاف جان کونین در قنینه ی توست
9 بادبان دماغ پرسود است خانه ی نوح جان سفینه ی توست
10 خلق عالم چه دوست چه دشمن هم ز مهر تو هم ز کینه ی توست
11 تویی آن مرغ آشیان شکار که نجوم سپهر چینه ی توست