- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم از غمزه تو خسته و انگاره زیستم
2 از من چو نیم ناز دگر داشتی دریغ چون صید نیم کشته به ناچار زیستم
3 تن گرچه روز هجر زدی باز شد هلاک شرمنده ام ز بار که بسیار زیستم
4 رضوان به روضة خضر به آب حیات زیست من با خیال آن لب و رخسار زیستم
5 کوثر ز سنگ تربت من گر چکد رواست چون سالها به باد لب بار زیستم
6 هر بار کز کرشمه مرا غمزه تو کشت از ذوق کشتن تو دگر بار زیستم
7 گفتی کشم ز جمله ترا بیشتر کمال من بیشتر برای همین کار زیستم