- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر به کلبه احزان ما گذر کردی فضای کلبه ما جنّتی دگر کردی
2 و گرچه در نظر حُسن او نمیآییم چه بودی ار ز سر لطف یک نظر کردی
3 نکرد ناله زارم در او اثر هرگز که گر به کوه رسد دل به حجر کردی
4 به یک اشارت اگر خواستی از گوشه چشم هزار گونه غم از جان من بهدر کردی
5 چه میکنم ز خبر کاشکی مرا یاری درآمدی و به یک یار بیخبر کردی
6 بمردم از من و رحمت نمیکند بر من نمیرود به شفاعت کسی مگر کردی
7 برون شوی که از این نیمجان خلاص شوم نمیکند هم و افسوس کاینقدر کردی
8 از این دو وجهبرون نیست کاشکی یک روز ثواب بیش بدی هر چه بیشتر کردی
9 بس از خیال نزاری مُحال بیش مگوی اگر چنان که نکردی وگر کردی