گر بری چون سر زلف این دل سودایی از کمال خجندی غزل 46

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

گر بری چون سر زلف این دل سودایی را

1 گر بری چون سر زلف این دل سودایی را با پای بوس تو کشد این دل شیدایی را

2 من ازین در نروم زانکه بجانی نرسد هیچ‌کاری به طلب عاشق هر جایی را

3 روی ننموده گرفتم که روی از بر ما به کجا می‌بری این خوبی و زیبایی را

4 چه ورنها که کهن کرد به دفتر گل سرخ تا بیاموخت ز رویت چمن‌آرایی را

5 خار مژگان منگر پای بنه بر سر چشم که زیانی نرسد از مژه بینایی را

6 روی زاهد نکند آرزو این چشم نرم میل خشکی نکند مردم دریایی را

7 در نگیرد دمت ای ناصح دانا به کمال تا بر آتش ننهی دفتر دانایی را

عکس نوشته
کامنت
comment