1 گر یک نظرت بر من حیران افتد بیچاره دلم در سر صد جان افتد
2 در خاک کف پات فتم بوسه زنان چون تشنه که در چشمه حیوان افتد
1 دم فروکش دلا که همدم نیست راز خود خود شنو که محرم نیست
2 راه مردی و مردمی و وفا این سه خصلت در اهل عالم نیست
1 دلبرا دوش در آن عیش منت یاد نبود که دل بنده ز بند غمت آزاد نبود
2 اگر از صحبت من یاد نیاوردی هیچ آخر ای سنگدل از عهد منت یاد نبود
1 ز پیش از آنکه برتابی عنانت دلم همراه شد با کاروانت
2 همی سوزد در آتش از غم آن که باد سرد یابد گلستانت