1 گر دلم را اشتیاق روی یاران نیستی ز آتش دل آب چشمم همچو باران نیستی
2 ارغوان و سنبل و نرگس کجا رستی ز خاک در زمین گر روی و موی و چشم خوبان نیستی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 کرد طلوع آفتاب خیز برون بر چراغ منزل ما ز آفتاب چون دل اهل صفاست
2 فتنهٔ صورت شود گو دل لعبت پرست جان که به معنی رسید غافل از این ماجراست
1 دوستان از دوستان یاد آورید عهد یار مهربان یاد آورید
2 گر ز یاری یک زمان آسودهاید وقت دوری آن زمان یاد آورید
1 آنچه باید همه داری و نداری مانند کس نگوید مه و خورشید به رویت مانند
2 اتفاق است که بی مثل جهانی لیکن قیمت حسن تو صاحبنظران میدانند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **