مرا گر چون تو دلداری از انوری ابیوردی غزل 102

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

مرا گر چون تو دلداری نباشد

1 مرا گر چون تو دلداری نباشد هزاران درد دل باری نباشد

2 چو تو یا کم ز تو یاری توان جست چه باشد گر ستمکاری نباشد

3 مرا گویی که در بستان این راه گلی بی‌زحمت خاری نباشد

4 بود با گرد ران گردن ولیکن به هرجو سنگ خرواری نباشد

5 اگرچه پیش یاران گویم از شرم کزو خوش خوی‌تر یاری نباشد

6 تو خود دانی که از تو بوالعجب‌تر ستمکاری دل‌آزاری نباشد

7 چگونه دست یابد بر تو آن‌کس کش اندر کیسه دیناری نباشد

8 چو اندر هیچ کاری پاسخ من ز گفتار تو خود آری نباشد

9 اگر فارغ بود سنگین دل تو ز بخت من عجب کاری نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment