- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی دری پیش هر حوری ز آب دیده باشد کوثری
2 گرنه در هر غرفه زنجیری بود از موی دوست در بهشت از هر دری آید عذاب دیگری
3 گرنه آن سرو افکند بر شاخ طوبی سایه هر ورق در شرح بی برگی بر آرد دفتری
4 با لب رضوان ما از ما بگو ای سلسبیل ساقی جانها روان کن باده روشنتری
5 منتظر منشان چو گل بر خاک اهل روضه را تازحسرت خون نگردد هر دلی در هر بری
6 درقیامت خوش برا دامن کشان چون زلف خویش تا به بینی زیر پا هر جانب افتاده سری
7 گر به فردا افکنی دیدار میمون با کمال تا به روز حشر باشد هر دم او را محشری