گر هیچ می‌توانی از حکیم نزاری قهستانی غزل 993

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

گر هیچ می‌توانی ما را حمایتی کن

1 گر هیچ می‌توانی ما را حمایتی کن پیوندِ جانِ خود را با ما عنایتی کن

2 گر می‌توان که دستم گیری و در پذیری بسیار مزد باشد اندک رعایتی کن

3 یک شب بیا زمانی برگوی داستانی تا خود سر چه داری آخر حکایتی کن

4 واجب کند ترحم بر بنده‌ی مقصر پندی، نصیحتی ده شکری، شکایتی کن

5 اول عزیز کردی آخر مدار خوارم هم خود بنا نهادی هم خود کفایتی کن

6 با ما مگو که زر کو آن تنگِ پر شکر کو از گفته‌ی نزاری بنشین روایتی کن

عکس نوشته
کامنت
comment