- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر هیچ میتوانی ما را حمایتی کن پیوندِ جانِ خود را با ما عنایتی کن
2 گر میتوان که دستم گیری و در پذیری بسیار مزد باشد اندک رعایتی کن
3 یک شب بیا زمانی برگوی داستانی تا خود سر چه داری آخر حکایتی کن
4 واجب کند ترحم بر بندهی مقصر پندی، نصیحتی ده شکری، شکایتی کن
5 اول عزیز کردی آخر مدار خوارم هم خود بنا نهادی هم خود کفایتی کن
6 با ما مگو که زر کو آن تنگِ پر شکر کو از گفتهی نزاری بنشین روایتی کن