- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر تو دل ما سوختی از آتش دوری ما بی تو به دل بر نزدیم آب صبوری
2 هرچند که دور از تو چو فرهاد فتادیم چون سنگ دلان دل ننهادیم بدوری
3 دانم نخوری غم ز هلاک من رنجور در ماتم بلبل ننشیند گل سوری
4 تا با توام از روضه نیندیشم و از حور هرجا نونی آن روضه خلدست و تو حوری
5 صوفی اگرت روی در آن غمزه و ابروست پیوسته به محرابی و در عین حضوری
6 خوبان که به چشم همه محبوب نمایند ایشان همه چشمند که بینند و تو نوری
7 گر بی تو صبور است کمال این گنهی نیست این نکته ضروریست که صبرست ضروری